ادامه پست قبل کردهای غیور مایه افتخار ایران
نفوذیهای داخل هم به دشمن خارجی اضافه شدند. بنابراین، من جنگ را تمامشده تلقی نکردم و ادامه دادم.»
مثل همه انسانهای دیگر، دوران خدمت رسمی سعید هم تمام شد و روزهای بازنشستگی او از راه رسید؛ اما جنگ هنوز برای سعید تمام نشده بود و کتاب «عصرهای کریسکان» گواه روشن این مدعاست. واقعیتها و خاطرات سعید فقط متعلق به خودش نبود که در سینه او بماند. باید آنها را بازگو میکرد. خودش آرزو داشت که این کتاب معبری باشد برای دیگرانی که دوست دارند در مسیر او و دیگر رزمندگانی قدم بردارند که دشمن را از خانه بیرون رانده بودند: «این کتاب یکی از مستنداتی است که من از راهم و از آن مسیری که در پیش گرفتم، عدول نکردم. همان مسیری را که شهدا رفتند، من هم دارم طی میکنم ... حرفهایی که من زدم همهاش واقعیت است و امیدوارم کتاب «عصرهای کریسکان»، معبری برای جوانان باشد که راه شهدا را بپیمایند، انشاءالله.»
رزمنده اهل تسنن جبهههای نبرد که روحش صبح روز چهارشنبه ۲۹ دی ۱۴۰۰ به دوستان شهیدش پیوست، کسی نبود که برایش تفاوت مذهب باعث ندیدن واقعیت شود و دشمن اصلی را نبیند. مسئله سعید سردشتی، شاگرد مکتب امام خمینی رحمةاللهعلیه، مثل همه رزمندگان و مسلمانان، مبارزه اسلام و کفر بود: «این عقیده شخصی من است؛ حضرت ابراهیم علیهالسلام کعبه را بنا کرد. حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله اسلام را علنی کرد. امام حسین علیهالسلام آن را بیمه کرد و امام خمینی رحمةاللهعلیه جهانیاش کرد. این نظر من نسبت به امام خمینی رحمةاللهعلیه است؛ امّا حضرت آیتالله خامنهای سنگتمام گذاشتند.
آقا در طول سکانداری بعد از رحلت امام واقعاً توانستند آنطور که باید اسلام را به دنیا بشناساند و اقتدار نظام جمهوری اسلام را به رخ بکشند. واقعاً توانستند و دشمن را به خاک مالیدند.»
امیر سعیدزاده، به شهید سعید دیگر این سالها هم ارادت زیادی داشت: «حاجقاسم سلیمانی ستاره ژنرالهای دنیاست. من فکر نمیکنم در دنیا هیچ ژنرال نظامی بتواند بگوید که من مثل حاجقاسم سلیمانیام و شبیه ایشان نخواهد بود.»
مثل همه انسانهای دیگر، دوران خدمت رسمی سعید هم تمام شد و روزهای بازنشستگی او از راه رسید؛ اما جنگ هنوز برای سعید تمام نشده بود و کتاب «عصرهای کریسکان» گواه روشن این مدعاست. واقعیتها و خاطرات سعید فقط متعلق به خودش نبود که در سینه او بماند. باید آنها را بازگو میکرد. خودش آرزو داشت که این کتاب معبری باشد برای دیگرانی که دوست دارند در مسیر او و دیگر رزمندگانی قدم بردارند که دشمن را از خانه بیرون رانده بودند: «این کتاب یکی از مستنداتی است که من از راهم و از آن مسیری که در پیش گرفتم، عدول نکردم. همان مسیری را که شهدا رفتند، من هم دارم طی میکنم ... حرفهایی که من زدم همهاش واقعیت است و امیدوارم کتاب «عصرهای کریسکان»، معبری برای جوانان باشد که راه شهدا را بپیمایند، انشاءالله.»
رزمنده اهل تسنن جبهههای نبرد که روحش صبح روز چهارشنبه ۲۹ دی ۱۴۰۰ به دوستان شهیدش پیوست، کسی نبود که برایش تفاوت مذهب باعث ندیدن واقعیت شود و دشمن اصلی را نبیند. مسئله سعید سردشتی، شاگرد مکتب امام خمینی رحمةاللهعلیه، مثل همه رزمندگان و مسلمانان، مبارزه اسلام و کفر بود: «این عقیده شخصی من است؛ حضرت ابراهیم علیهالسلام کعبه را بنا کرد. حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله اسلام را علنی کرد. امام حسین علیهالسلام آن را بیمه کرد و امام خمینی رحمةاللهعلیه جهانیاش کرد. این نظر من نسبت به امام خمینی رحمةاللهعلیه است؛ امّا حضرت آیتالله خامنهای سنگتمام گذاشتند.
آقا در طول سکانداری بعد از رحلت امام واقعاً توانستند آنطور که باید اسلام را به دنیا بشناساند و اقتدار نظام جمهوری اسلام را به رخ بکشند. واقعاً توانستند و دشمن را به خاک مالیدند.»
امیر سعیدزاده، به شهید سعید دیگر این سالها هم ارادت زیادی داشت: «حاجقاسم سلیمانی ستاره ژنرالهای دنیاست. من فکر نمیکنم در دنیا هیچ ژنرال نظامی بتواند بگوید که من مثل حاجقاسم سلیمانیام و شبیه ایشان نخواهد بود.»
۱.۴k
۱۸ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.