شب که می شود

شب که می شود
آسمان را می نگرم
ستاره ها را
ماه را
و خلاصه تمام شب
من حواسم به آسمان است
خیالم را پرواز می دهم میان ستاره ها گم می شوم
چه رویایی ست کهکشان
وقتی در خیال من پرواز است
تو نه میروی از خیال من
نه می توانی به خیال من برسی
فقط گاه گاهی لحظه هایی پیدایت می شود
و از بهانه های روز مره ات گله می کنی و می روی
من هم نه می توانم یادت را دور کنم
نه این قلب لعنتی را آرام...
نه جایی
نه لحظه ای
نه نمی شود
تو را از یاد ببرم...
در خیال تو با ستاره ها می جنگم
که مبادا قلبشان را ببازند
با آسمان حرفم می شود
او از همه چیز با من سخن می گوید که مرا به خودم بیاورد
اما این ذهن تب دار من
دارویی جز یاد تو
درمانش نمی کند

#لیلا_صابری_منش
دیدگاه ها (۳)

پاییز بیچاره ترین فصلِ سال است !مثلِ مردی که عمق دردهایش را ...

‏ﺁنچه ﺩﺭ ﻏﯿﺒﺘﺖ ﺍﯼ ﺩﻭﺳﺖ ﺑﻪ ﻣﻦ می‌ﮔﺬﺭﺩ‏ﻧﺘﻮﺍﻧﻢ ﮐﻪ ﺣﮑﺎﯾﺖ ﮐﻨﻢ ، ﺍ...

دیگری نیست که مهر تو در او شاید بستچاره بعد از تو ندانیم به ...

اگـــــر قول می دهی و به خواب من می آیی ...بخوابم.و اگر نهوق...

🌱🍒سوگ دوستی بی نام ترین اندوه دنیاست.درهر دوستی لحظه ای می ر...

چپتر ۴ _ شعله ای در دلروزها برای لیندا مثل قفسی بسته بود.زند...

من در میان انبوهی از پالتوها و کوله‌ پشتی ‌ها، در یک آغوش اج...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط