شهاب حسینی درباره تجربه سکته قلبی که دو سال پیش برایش اتف
شهاب حسینی درباره تجربه سکته قلبی که دو سال پیش برایش اتفاق افتاده چنین میگوید:
من جوانی و خامی زیاد کردم و زیاد حرف گوش ندادم. اصطلاحا پسر پیغمبر نیستم و پر از حفره های زیاد و نقاط ضعفم مثل هر انسان دیگری. تابستان دو سال پیش یک سکته قلبی کردم و مرگ را در نزدیکترین حالتش به خودم احساس کردم. تسلیم شدم و شروع به خواندن اشهدم کردم.
شهاب ادامه می دهد:
آنجا بود که فهمیدم تمام چیزهایی که قید مالکیت به خودش می گیرد مثل خانه ام، کتابم، همسرم، بچه ام، اعتبارم، پولم در آن لحظه دارد بی اعتبار می شود و این من هستم که دارم در آن زمان از قطار پیاده می شوم. از تمام آنچه از پدرم برای خانواده ام مانده بود به خانواده گفتم فقط کتابهای پدرم را میخواهم چون می خواستم بدانم چه خوانده و به چه چیزی فکر کرده.
من جوانی و خامی زیاد کردم و زیاد حرف گوش ندادم. اصطلاحا پسر پیغمبر نیستم و پر از حفره های زیاد و نقاط ضعفم مثل هر انسان دیگری. تابستان دو سال پیش یک سکته قلبی کردم و مرگ را در نزدیکترین حالتش به خودم احساس کردم. تسلیم شدم و شروع به خواندن اشهدم کردم.
شهاب ادامه می دهد:
آنجا بود که فهمیدم تمام چیزهایی که قید مالکیت به خودش می گیرد مثل خانه ام، کتابم، همسرم، بچه ام، اعتبارم، پولم در آن لحظه دارد بی اعتبار می شود و این من هستم که دارم در آن زمان از قطار پیاده می شوم. از تمام آنچه از پدرم برای خانواده ام مانده بود به خانواده گفتم فقط کتابهای پدرم را میخواهم چون می خواستم بدانم چه خوانده و به چه چیزی فکر کرده.
۵۹۲
۱۲ تیر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.