سه پارتی از هان وقتی عضو نهمی دعواتون میشه و توی کنسرت

سه پارتی از هان: (وقتی عضو نهمی دعواتون میشه و توی کنسرت مجبوری باهاش اجرا کنی.....)


تو استودیو با چان و هان و چانگبین درحال ظبط آهنگ جدیدی که تو هان قرار بود تو کنسرتتون اجرا کنید بودید...کاملا اهنگتونو پوست داشتی و صبر نداشتی تا ببینی چقدر قرارها طرفدارا ذوق کنن و لذت ببرن...
چان: خب عالیه خودت میخوای یبار دیگه انجامش بدی؟
ات: اوممم بیا یبار دیگه انجامش بدیم
چان: اوک پس یباره دیگه
ات: اوهوم
(بعد خوندن)
ات: فک کنم این بهتر شده نه؟
چانگبین: اره خوبه
چان: اوهوم...پس همینو انتخاب میکنیم
ات: خسته نباشیددددددد
هان: خسته نباشی
ات: مرسیییی
چان: هان تو دیگه نمیخوای بخونی
هان: نه دیگه اوکیه
چان: پس دیگه تموم شد...خسته نباشید
ات: مرسی پسرا
چانگبین: قراره بترکونید
ات: اره اره ارهههه -ذوق و هیجان
هان: خنده-
چان: خنده-
چانگبین: دختر آروم باش چند روزه دیگه کنسرته
ات: وووییییی خیلی خوبه دل تو دلم نیست
چان: اره کاملا معلومه
هان: پس دیگه جمع کنیم بریم؟
چان: اره دیگه بریم
چانگبین: شما کجا میرید؟
هان: بریم یکم دنسمونو تمرین کنیم
ات: اره اره
چان: منم میرم خوابگاه وسایلامو بردارم که برم باشگاه...
چانگبین: عه من قبل ظبط رفتم
ات: الان؟ساعت دهه ها
چان: بعدش میرم خوابگاه بقیه کارامو کنم
ات: پس موفق باشی
چان: مرسی
چانگبین: منم دیگه برمی‌گردم خوابگاه پیش پسرا
چان: مراقب خودتون باشید
ات: توهم همینطور
هان: پس ما رفتیم
چانگبین: خدافظ
چان: ماهم دیگه بریم
ات: منو هان داشتیم می‌رفتیم سمت اتاق تمرین طبقه سوم و بعد از چند دقیقه گرم کردن موزیکو پلی کردیم و شروع کردیم به رقصیدن

(تو اتاق تمرین، چند دقیقه بعد)

داشتی با جدیت می‌رقصیدی، هیجان‌زده، دقیق، با انرژی و تمرکزشت بود تا جایی از دنس رو اشتباه انجام ندی
ولی هان…یهویی ریتم رو ول کرد، موزیک رو قطع کرد.
ات: هان؟ چرا قطع کردی؟
هان پشتش رو بهت کرد، نفسش سنگین بود اما سعی می‌کرد عادی باشه
هان: تو… نیازی نیست انقدر ادا دربیاری که اجرا کنی؟
ات: (جا خورده) ادا؟ من فقط دارم تمرین می‌کنم
هان: نه، تو داری نشون میدی انگار فقط تویی که قراره بدرخشی
ات: هان چی داری میگی؟این یه آهنگ مشترکه و اجرا هم مشترکه
هان: تو از یه ماه قبل همه جا گفتی "قراره بترکونم"، "قراره بدرخشم" ولی حتی یه بار نگفتی قراره بدرخشیم
ات: یکم مکث کرد و با صدا پایین گفت - من منظوری نداشتم…
هان: همیشه همینو میگی....ولی از اولین روزی که عضو نهم شدی… همه‌چی شد رقابت
موزیک هنوز قطع بود و فضای اتاق هم سنگین....
ات: تو فکر می‌کنی من دارم جای تو رو می‌گیرم، درسته؟
هان: لبخند تلخ- نمی‌گیریـ… گرفتی...!
ات: هان!
دیدگاه ها (۰)

سه پارتی از هان: (وقتی عضو نهمی دعواتون میشه و توی کنسرت مجب...

سه پارتی از هان: (وقتی عضو نهمی دعواتون میشه و توی کنسرت مجب...

سناریو: (وقتی بهمون سیلی میزنن و...)سونگمین: بعد حرکتی که زد...

سناریو: (وقتی بهمون سیلی میزنن و...)وقتی بهمون سیلی میزنن و ...

وقتی نازایی

سناریو هان

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط