م نیز چو خورشید

مڹ نیز چو خورشید
دلم زنده بہ عشق است

راه دڸ خود رانتوانم ڪہ نپویم
هر صبح در آیینہ‌ے جادویی خورشید
چوڹ می‌نڪَرم،او همہ مڹ،مڹ همہ اویم

‌‎‎‌‌‌‎‌‌‌‎‎‌‌‌‎‌‌‌‌💟
دیدگاه ها (۱)

می‌بوسمت که مزّه روحم عوض شود‌‎‎‌‌‌‎‌‌‌‎‎‌‎‎‌‌‌‎‌‌‌‎‎‌‌...

حرص خوردن...خندیدن...صدا کردن اسمم با صدات ...ازم نظر خواستن...

با من برقص!تنها مخاطب چشم‌های شرقی تو، منمیک لحظه شک نکناندا...

جانانم !داشتنت خوشبختی بودنت امید و دستانت پناه من اَند بما...

رمان j_k

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط