خانواده و اخلاق جنسی
#خانواده_و_اخلاق_جنسی
#فصل_دوم
#سیر_تاریخی_حقوق_زن
2⃣ دوره پدر سالارى:
🌑 مى گویند تا رسیدن به جایى که بشر تکامل پیدا کرد و مرد دانست که خیر، هیچ کاره نیست، فقط رفیق زن نیست و این بچه ها مال او هستند.
🌗 کم کم عقلش کامل شد و با تجربه دریافت که یک زن در مدتى که با یک مرد معاشرت ندارد بچه نمى آورد. همین قدر که با مردى معاشرت کرد کم کم حامله مى شود.
🌗 فهمید این عمل لقاح و این ماده اى که او در رحم افراز مى کند اوست که تبدیل به فرزند مى شود.
🌗 در این جا یک مرتبه این فکر صد در صد عوض شد و به این صورت در آمد که اصلا بچه مال مرد است و زن هیچ کاره است.
🌗 زن فقط ظرفى است که در این ظرف، این نطفه و این بذر که مال مرد است رشد مى کند، مثل یک گلدان که اگر مثلا قلمه یا تخم گلى را در آن بکارند رشد مى کند ولى گلدان کاره اى نیست.
🌑 یک مرتبه مرد شد صاحب اصلى اولاد و خانواده، و زن شد هیچ کاره که هیچ نقشى در تولید فرزند ندارد. براى خود زن هم چنین فکرى پیدا شد که او هیچ کاره است و بچه ها بچه هاى مرد هستند.
🌗 مى گویند از این جا دوران پدر سالارى آغاز شد و زن شد طفیلى خانواده. از وقتى که این حالت پیدا شد کم کم زن حالت یک مملوک و برده را براى مرد پیدا کرد. اسم این دوره را «دوره بردگى و مملوکیت زن» مى گذارند.
🌗 در این دوره مرد حق داشت زن را بفروشد، حق داشت زن را بکشد و حتى بخورد و گاهى مى خورد، حق داشت زن را قرض و عاریه بدهد یا براى تمتع فرد دیگر یا براى خدمت او، چون در خانه خودش مثل یک کلفت خدمت مى کرد.
🌗 گاهى عاریه مى داد براى این که دیگرى از او متمتع بشود، گاهى عاریه مى داد براى این که براى دیگرى کار کند. گاهى عاریه مى داد براى این که براى دیگرى بچه بزاید.
🌗 از آن طرف، زن به حکم این که برده بود، اطاعت مرد بر او در همه چیز واجب بود. مالک هیچ چیزى نمى شد و اختیار هیچ چیزى را نداشت.
ص ۳
#فصل_دوم
#سیر_تاریخی_حقوق_زن
2⃣ دوره پدر سالارى:
🌑 مى گویند تا رسیدن به جایى که بشر تکامل پیدا کرد و مرد دانست که خیر، هیچ کاره نیست، فقط رفیق زن نیست و این بچه ها مال او هستند.
🌗 کم کم عقلش کامل شد و با تجربه دریافت که یک زن در مدتى که با یک مرد معاشرت ندارد بچه نمى آورد. همین قدر که با مردى معاشرت کرد کم کم حامله مى شود.
🌗 فهمید این عمل لقاح و این ماده اى که او در رحم افراز مى کند اوست که تبدیل به فرزند مى شود.
🌗 در این جا یک مرتبه این فکر صد در صد عوض شد و به این صورت در آمد که اصلا بچه مال مرد است و زن هیچ کاره است.
🌗 زن فقط ظرفى است که در این ظرف، این نطفه و این بذر که مال مرد است رشد مى کند، مثل یک گلدان که اگر مثلا قلمه یا تخم گلى را در آن بکارند رشد مى کند ولى گلدان کاره اى نیست.
🌑 یک مرتبه مرد شد صاحب اصلى اولاد و خانواده، و زن شد هیچ کاره که هیچ نقشى در تولید فرزند ندارد. براى خود زن هم چنین فکرى پیدا شد که او هیچ کاره است و بچه ها بچه هاى مرد هستند.
🌗 مى گویند از این جا دوران پدر سالارى آغاز شد و زن شد طفیلى خانواده. از وقتى که این حالت پیدا شد کم کم زن حالت یک مملوک و برده را براى مرد پیدا کرد. اسم این دوره را «دوره بردگى و مملوکیت زن» مى گذارند.
🌗 در این دوره مرد حق داشت زن را بفروشد، حق داشت زن را بکشد و حتى بخورد و گاهى مى خورد، حق داشت زن را قرض و عاریه بدهد یا براى تمتع فرد دیگر یا براى خدمت او، چون در خانه خودش مثل یک کلفت خدمت مى کرد.
🌗 گاهى عاریه مى داد براى این که دیگرى از او متمتع بشود، گاهى عاریه مى داد براى این که براى دیگرى کار کند. گاهى عاریه مى داد براى این که براى دیگرى بچه بزاید.
🌗 از آن طرف، زن به حکم این که برده بود، اطاعت مرد بر او در همه چیز واجب بود. مالک هیچ چیزى نمى شد و اختیار هیچ چیزى را نداشت.
ص ۳
۳.۶k
۲۴ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.