میراث ابدی 💜پـارت¹⁶💜 کپ👇
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پوفففففف اینا ول کن نیستن.......
ــ مانیا با دوستت برید بگردید و قرار ما را هم خراب نکنید.
مانیا: به من چه اون بره.
ــ اون جزوی از قرار هست.
جین لبخند پیروزمندانه ای زد که باعث شد مانیا حرصش بگیره. خدا آخر و عاقبتمونو با این دو تا بخیر کنه. هردوشونم لجباز و زبون نفهمن. ایییی خدااا.......
مانیا: حالا که اینجوریه منو وولهی هم اینجا قرار گذاشتیم. اینجا که مال شما نیست. ما هم کاریتون نداریم. شما به قرارتون برسید.
+ خانم شما اینجایید؟ خیلی دنبالتون گشتم.
یعون بود......
مانیا: عه اومدی عزیزم؟ تو هم بیا.
دست یعونو گرفت و با وولهی رفتن یکمی اونورتر نشستن. جین دیگه در مرز منفجر شدن بود........
ــ ولشون کنید من خواهرمو میشناسم الان افتاده دنده لج.
جین: بریم یجای دیگه.
جیمین: ولشون کن بیا اینجا خیلی بزرگه. خودت که میدونی اینجا نمیتونیم سه تا دخترو تنها بزاریم.
جین: هییی باشه.
جیهوپ: تهو بدون ما چه غلطا کردی؟
ــ اصلا ادب نداریا.
جیهوپ: ول کن بابا اینجا فقط خودمونیم.
جین: میگم سوغاتی چیزی نیاوردی؟
ــ نوووچ. هی جیمین حواست کجاست؟
جیمین: میگم بچه ها چطوره فردا فوتبال بازی کنیم با پسرای جناح چپ؟
جین: بسیار موافقمممم. دلم میخواد لهشون کنم.
جیهوپ: منم همینطور. قبلا یه نفرمون کم بود حالا که تهو اومده جمعممون جمعه.
جین: احمق بازی هفت نفره است و ما فقط چهار نفریم.
جیهوپ: عه راس میگیا.
جیمین: باید سه نفر دیگه هم پیدا کنیم چون فردا روز خیلی مهمیه.
+ ما هم هستیم.
مانیا بود........
وولهی: چی میگی ما دختریم.
مانیا: مگه چی میشه؟ ما خودمونو شبیه پسرا میکنیم. ما هستیم. از وقتی اینجا اومدیم از بس خونه موندم پوکیدم.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره 💜
#میراث_ابدی #bts
پوفففففف اینا ول کن نیستن.......
ــ مانیا با دوستت برید بگردید و قرار ما را هم خراب نکنید.
مانیا: به من چه اون بره.
ــ اون جزوی از قرار هست.
جین لبخند پیروزمندانه ای زد که باعث شد مانیا حرصش بگیره. خدا آخر و عاقبتمونو با این دو تا بخیر کنه. هردوشونم لجباز و زبون نفهمن. ایییی خدااا.......
مانیا: حالا که اینجوریه منو وولهی هم اینجا قرار گذاشتیم. اینجا که مال شما نیست. ما هم کاریتون نداریم. شما به قرارتون برسید.
+ خانم شما اینجایید؟ خیلی دنبالتون گشتم.
یعون بود......
مانیا: عه اومدی عزیزم؟ تو هم بیا.
دست یعونو گرفت و با وولهی رفتن یکمی اونورتر نشستن. جین دیگه در مرز منفجر شدن بود........
ــ ولشون کنید من خواهرمو میشناسم الان افتاده دنده لج.
جین: بریم یجای دیگه.
جیمین: ولشون کن بیا اینجا خیلی بزرگه. خودت که میدونی اینجا نمیتونیم سه تا دخترو تنها بزاریم.
جین: هییی باشه.
جیهوپ: تهو بدون ما چه غلطا کردی؟
ــ اصلا ادب نداریا.
جیهوپ: ول کن بابا اینجا فقط خودمونیم.
جین: میگم سوغاتی چیزی نیاوردی؟
ــ نوووچ. هی جیمین حواست کجاست؟
جیمین: میگم بچه ها چطوره فردا فوتبال بازی کنیم با پسرای جناح چپ؟
جین: بسیار موافقمممم. دلم میخواد لهشون کنم.
جیهوپ: منم همینطور. قبلا یه نفرمون کم بود حالا که تهو اومده جمعممون جمعه.
جین: احمق بازی هفت نفره است و ما فقط چهار نفریم.
جیهوپ: عه راس میگیا.
جیمین: باید سه نفر دیگه هم پیدا کنیم چون فردا روز خیلی مهمیه.
+ ما هم هستیم.
مانیا بود........
وولهی: چی میگی ما دختریم.
مانیا: مگه چی میشه؟ ما خودمونو شبیه پسرا میکنیم. ما هستیم. از وقتی اینجا اومدیم از بس خونه موندم پوکیدم.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره 💜
#میراث_ابدی #bts
۱۱.۰k
۲۴ بهمن ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.