در دو چشم من نشین ای آن که از من من تری

در دو چشم من نشین ای آن که از من من تری
تا قمر را وانمایم کز قمر روشن تری

اندرآ در باغ تا ناموس گلشن بشکند
ز آنک از صد باغ و گلشن خوشتر و گلشن تری

تا که سرو از شرم قدت قد خود پنهان کند
تا زبان اندرکشد سوسن که تو سوسن تری

وقت لطف ای شمع جان مانند مومی نرم و رام
وقت ناز از آهن پولاد تو آهن تری #مولانا
دیدگاه ها (۶)

★️امام علی(علیه السلام)★✅ آنچه را نمیدانی مگو، که دربیان چی...

عشق، پیری‌ست که بدجور حواسش پرت استیک نفر باید از این پیر حم...

خلق و خویت داعش و لب‌هام خاک سوریهزودتر کاری بکن، قاسم سلیما...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط