بهقدمتعشقسوگند

به-قدمت-عشق-سوگند...

در گلوگاهِ من 
درخت سیبی هست
که از آن
مردی را
بر دار کرده‌اند .

اگر دهان می‌گشایم و روی می‌گردانی
بگردان
اما به قِدمَتِ عشق سوگند
که تباهیِ من از مِی و افیون نیست .

اوست که در گلوگاهم آویخته است و
می‌پوسد
آرام آرام ...
دیدگاه ها (۲)

مثل گیسویی که باد آن را پریشان می‌کندهر دلی را روزگاری عشق و...

هم دعا کن گره از کار تو بگشاید عشقهم دعا کن گره تازه نیفزاید...

تاوان خوشبختی اینده ات را اکنون پس بده

مَرد دو لایندر خانه می‌مانداما دلش را جای دیگری پرتاب میکند....

پارت : ۳۰

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط