دیشب موقع خواب به خدا گفتم

دیشب موقع خواب به خدا گفتم:
بگیر از من هر آنچه تو را از من میگیرد..



ناگهان ندا آمد:
گوشیتو بده..


منم سریع رفتم زیر پتو خروپف کردم....


دوباره ندا آمد:
دیگه زر نزنیا...!!!


گفتم: چشم
دیدگاه ها (۶)

خدایا نمیگویم دستم را بگیر عمریست که گرفته ایمبادا که رها کن...

خدایا مرا تنها نگذار‌‌...

شاد باش....

ﺑﻌﻀﯽ ﻭﻗﺘﺎ ﻣﺠﺒﻮﺭﯼ ...ﺗﻮ ﻓﻀﺎﯼ ﺑﻐﻀﺖ ﺑﺨﻨﺪﯼ ..ﺩﻟﺖ ﺑﮕﯿﺮﻩ ﻭﻟﯽ ﺩﻟﮕﯿﺮ...

#پارت۳ رمان اگه طُ نباشی یکی دیگه منم لباسا رو پوشیدم و یه آ...

موضوع:من عاشق بچه شدم ....پارت ۲ اخراسمات داره دوست نداری نخ...

#مافیای_من #P4لینو:کار داشتم پس زودتر بیدار شدم ‍و رفتم دنبا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط