آرزوم

'آرزوم
P⁹
ا.ت رفت داخل
ا.ت :جیمین اصلا خونت تغیر نکرده هااا

جیمین :آره تو نبودی منم اینجا تنها بودم

ا.ت:اوخی الان اومدم
جیمین :شنیدم معروف شدی گروه لیدی بوی
ا‌.ت :آره گفتم نمیتونم تا آخر دست رو. یت بزارم پس خودمو به آرزوم رسوندم یعنی ایدل شدن .
جیمین :این عالیه عام سالام پسرا من پارک جیمین هستم
پسرا :سلام از دیدنشون خوشحالیم
جیمین :خب چی میخورین
ا.ت:عاممم من یه شراب
جیمین :شما چی پسرا
سئوجون :آقای پارک ما ویسگی میل داریم
جیمین :عالیه منو جیمین صدا کنید راحت باشید

ا.ت :راستی جیمین داشتم از توی فرودگاه میومدم اون عوضی از پشت بغلم کرد و گفت لطفا نرو منم یه مشت حرومش کردم

جیمین :افرین اما اون دختر سانیا خیلی خطر ناکه
ا.ت :چرا اینو میگی
جیمین :سانیا هم کلاسی دبیرستانم بود ما می‌خواستیم باهم بریم کافه با چن از دوستام اون از من خوشش میود و هم کلاسیمون نویا هم از من خوشش میومد سانیا به نویا گفت که اگه با جیمین حرف بزنی میکشمت اما ما حرفش رو خنده گرفتیم بعد از اینکه نویا  بامن حرف زد
سانیاکشتش
ا.ت :وای پسر خوب شد اومدم پیشتا

جیمین :دیگه با جئون حرف نزن
ا.ت :معلومه که نمیزنم

و کوک و سانیا هم مجبور شدن به اسرار خوانواده باهم ازدواج کردن و صاحب ۲ تا بچه شدن
ا.ت هم توی کره خیلی معروف شده بود و پیش جیمین با پسرا به زندگی ادامه داد

پایان
دیدگاه ها (۲۵)

دختر خوب عاشق خلافکار نمیشه 🕸

عشق جذاب

'ارزوم'P⁸ویو ا.ت رسیدیم خونه که فکر فرو رفته بودم که چرا اون...

جئون جذاب #lord

پارت ۶ فیک مرز خون و عشق

پارت ۲ فیک مرز خون و عشق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط