فکر میکنم وقتی فریدون مشیری کوچه پس کوچههای خیال رو با معشوقهاش قدم زد؛لب پنجره ایستاد و با چشمانی خیس در دفتر یادداشت خود نوشت:آنچه در یادش نمانده یاد ماست:)