خود را به ه بسپارم

خود را به ڪه بسپارم
وقتے ڪه دلم تنگ است

پیدا نڪنم همدل
دلها همه از سنگ است

گویا ڪه در این وادی
از عشق نشانے نیست

گر هست یڪے عاشق
آلوده به صد رنگ است
دیدگاه ها (۳۹)

دارم به این فکر میکنم که اگه تو مال من بشی،شب تولدم چه آرزوی...

تو ریشه زدی به عمق جانمبی برگ شدم بی تو خزانم

‌‌خاطراتم را که مرور‌ می کنم همیشه یک‌ نکته آزارم می دهد ......

هرکسی میاد سراغت بخاطر تنهایی خودش میاد نه بخاطر تــنهایی تو

تلخ است روزگار، مگر با بهانه‌ایپیدا کنیم دلخوشی کودکانه‌ایای...

💜💜گاهی گمان نمی کنی ولی خوب میشودگاهی نمیشود، که نمیشود، که ...

من که با صاعقه‌ای می‌شکنم داس چرا؟بر دل از جور شما این همه آ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط