باران که میزنَد، شهر عجیبتر، نبودنت را، بر سرَم میکوبد.... آن هم با پُتکِ بیرحمی...
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.