این بارِ صدم بود که ،
این بارِ صدم بود که ،
امروز باهات تماس میگیرم، ولی ازت هیچ خبری نیست
؛مثل دیروز ،
مثل چند روز پیش ...
گوشیمو دستم گرفتم و تا خواستم شمارتو بگیرم ،
راننده تاکسی از توی آینه دید و با یه لبخند ، صدای ضبط رو کم کرد
دوتا خانم کنار دستیم ساکت شدن و اونی هم که کنار راننده ، جلو نشسته بود ،
داستانشو نیمه تمام رها کرد ...
حتی ماشینهای بغلی اَم دیگه بوق نمیزدن
همه یجورایی ساکت بودن تا من راحتتر باهات حرف بزنم
لااقل این یه دفعه آبرو داری کن، گوشیتو جواب بده ...
از کانال من در تلگرام بازدید بفرمائید*
https://telegram.me/monlightyy/foad
امروز باهات تماس میگیرم، ولی ازت هیچ خبری نیست
؛مثل دیروز ،
مثل چند روز پیش ...
گوشیمو دستم گرفتم و تا خواستم شمارتو بگیرم ،
راننده تاکسی از توی آینه دید و با یه لبخند ، صدای ضبط رو کم کرد
دوتا خانم کنار دستیم ساکت شدن و اونی هم که کنار راننده ، جلو نشسته بود ،
داستانشو نیمه تمام رها کرد ...
حتی ماشینهای بغلی اَم دیگه بوق نمیزدن
همه یجورایی ساکت بودن تا من راحتتر باهات حرف بزنم
لااقل این یه دفعه آبرو داری کن، گوشیتو جواب بده ...
از کانال من در تلگرام بازدید بفرمائید*
https://telegram.me/monlightyy/foad
۵۷۷
۰۹ خرداد ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.