این بار صدم بود که

این بارِ صدم بود که ،
امروز باهات تماس می‌گیرم، ولی ازت هیچ خبری نیست
؛مثل دیروز ،
مثل چند روز پیش ...
گوشیمو دستم گرفتم و تا خواستم شمارتو بگیرم ،
راننده تاکسی از توی آینه دید و با یه لبخند ، صدای ضبط رو کم کرد
دوتا خانم کنار دستیم ساکت شدن و اونی هم که کنار راننده ، جلو نشسته بود ،
داستانشو نیمه تمام رها کرد ...
حتی ماشین‌های بغلی اَم دیگه بوق نمیزدن
همه یجورایی ساکت بودن تا من راحت‌تر باهات حرف بزنم
لااقل این یه دفعه آبرو داری کن، گوشیتو جواب بده ...
از کانال من در تلگرام بازدید بفرمائید*
https://telegram.me/monlightyy/foad
دیدگاه ها (۳)

ما معمولیها همیشه در حاشیه ایم...نه کسی احوال دلمان را میپرس...

کاش از شعرم بخوانی، در دلم غوغاست بی توکاش برگردی عزیزم!، عا...

همیشه میترسیدمکسانی رو که دوست دارمیک روزی از دست بدهماما با...

محک نزن علاقمو، من از تو دیوونه ترمیه روز و شب ندیدَنِت، ببی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط