ادب

#ادب
#شهید_صیاد_شیرازی
✍ باید یک نفر در سطح فرماندهی نظر می داد. کسی در ردی بالا. صیاد یا کسی در همین سطح. نصفه شب بود. قبلا سپرده بود هر ساعتی کار داشتید، بیایید. گذاشته بودیم به حساب تعارف. دیدیم مجبوریم. رفتیم درِ خانه اش.
منتظر یک قیافه ی خواب آلود و اخمو بودیم. آمد دم در؛ خندان، با روی باز.

یادگاران، جلد 11 کتاب شهید صیاد، ص 86
به #میثاق #با_شهدا بپیوندید
دیدگاه ها (۲)

.

#دلسوزی #شهید_یوسف_کلاهدوز✍ دیدم ناراحت است. تا مرا دی...

.

.

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط