تواضع امام حسین ( ع ) :
تواضع امام حسین ( ع ) :
روزی امام حسین ( ع ) از جایی عبور می کرد ، دید چند نفر فقیر پلاسی به زمین انداخته اند و مقدار اندکی نان خشک روی آن نهاده و می خورند ، بر آن ها سلام کرد .
آنها جواب سلام امام ( ع ) را دادند و گفتند : بفرمائید از این غذا میل کنید ، امام ( ع ) در کنار آنها روی خاک زمین نشست ، و سپس فرمود : اگر
این نان صدقه نبود با شما می خورم سپس به آنها فرمود : برخیزید به خانه من بیائید امروز مهمان من باشید .
آنها برخاستند و همراه امام حسین ( ع ) به خانه آن حضرت آمدند امام ( ع ) به آنها غذا و لباس داد ، سپس دستور داد به هر کدام مبلغی پول دادند ، و با این شیوه آنها را خشنود کرد ، و از آن ها از حضور امام ( ع ) رفتند ( 54 ) .
در نقل دیگر آمده : شبیه ماجرای فوق ، پیش آمد ، امام حسین کنار فقرا نشست و با آنها غذا خوردن و فرمود : ( خداوند متکبران را دوست ندارد ) ( 55 ) .
روزی امام حسین ( ع ) از جایی عبور می کرد ، دید چند نفر فقیر پلاسی به زمین انداخته اند و مقدار اندکی نان خشک روی آن نهاده و می خورند ، بر آن ها سلام کرد .
آنها جواب سلام امام ( ع ) را دادند و گفتند : بفرمائید از این غذا میل کنید ، امام ( ع ) در کنار آنها روی خاک زمین نشست ، و سپس فرمود : اگر
این نان صدقه نبود با شما می خورم سپس به آنها فرمود : برخیزید به خانه من بیائید امروز مهمان من باشید .
آنها برخاستند و همراه امام حسین ( ع ) به خانه آن حضرت آمدند امام ( ع ) به آنها غذا و لباس داد ، سپس دستور داد به هر کدام مبلغی پول دادند ، و با این شیوه آنها را خشنود کرد ، و از آن ها از حضور امام ( ع ) رفتند ( 54 ) .
در نقل دیگر آمده : شبیه ماجرای فوق ، پیش آمد ، امام حسین کنار فقرا نشست و با آنها غذا خوردن و فرمود : ( خداوند متکبران را دوست ندارد ) ( 55 ) .
۱.۶k
۰۴ مهر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.