این اولین پاییزی بود که روی برگ ها

این اولین پاییزی بود که روی برگ ها
با شوق ولذت بی وصف قدم نزدیم

اولین پاییزی که طعم گس خرمالو
زیر دندانمان مزه نکرد


اولین پاییزی بود که سکوت کردیم و
مطلقا غمگین بودیم ...

حالا یلدا رسیده ومحکومیم به تنهایی
یلدایی بدون جمع شدن ها و قصه گفتن ها
وخندیدن ها...

یلدایی بدور از هم ...


دلنوشته:#نرگس_صرافیان
دیدگاه ها (۱)

یلدای من بدون سرخی لبانتطعمی ندارد!بیا که انار دل رادر بن بس...

مقصود توئییلدا وانار ودانه وشعر بهانه............#بانو_فرحزا...

به چند سال بعد فکرمیکنم به لحظه ای که کنارهم دوست داشتنمون ر...

تو خندیدی وزمان از شوق اندکی درنگ کردوبعد ها مردمانی او را ی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط