¹ سوپرایز
درستﻬ که اول با یھ کراش کوچیڮ شرو؏ شد ولۍ
تو عشٯ مں شدۍ ،، دلیلۍ براۍ زندگۍ کردنم
- انگار بخشۍ از ٯلبم از 𝟷𝟶 سال پیش ، پیشٮ جا موندﻬ
اما دیگر طاٯٮ ندارم پس بهترھ بگم .. .
ݗداحافظ ،عشٯ مں
( پسر بعد از خواندن نامه اشک هایش شروع به ریختن کردن و نامه رو خیس کرد )
*" چرا باید این اتفاق می افتد؟! چرا او؟! "*
او دیگر نبود چون فکر می کرد پسر او را
دوست ندارد و نمی شناسد
اما پسر هم در نگاه اول عاشق او شده بود.. .
𝟷𝟶 𐔤ears ɐgo ,,
پسری که تازه در حوزه ی کیپاپ و ایدل علاقه مند شده بود و کاراموزی می کرد !¡
روزی با دوستانش در کافه بودن و می خندیدن
و پسر به دلیل درونگرا بودنش فقط انجا نشسته بود
دختری دبیرستانی وارد کافه شد و با پسر چشم
تو چشم شد ،،
پسر احساس کرد که قلبش می خیلی سریع می تپد . او نمی توانست باور کند که کسی انقدر زیبا باشد ؛
#💘
پسر در تمام مدت سعی می کرد که نگاهش را از دختر دور کند ولی هر چند وقت یک بار به او نگاه می کرد ..
وقتی نگاه می کرد متوجه میشد که دختر هم همین حس رو دارد ، اما او چیزی نگفت
روز ها گذشت و پسر هر روز یواشکی دختر را تا مدرسه
دنبال می کرد تا مواظبش باشد
[ سال ها بعد پسر تبدیل به یک ایدل معروف شد ]
نتیجه : انها هم رو دوست داشتن ولی هیچ وقت
نتوانستن احساسات'شون رو اعتراف کنند ❕
،
تو عشٯ مں شدۍ ،، دلیلۍ براۍ زندگۍ کردنم
- انگار بخشۍ از ٯلبم از 𝟷𝟶 سال پیش ، پیشٮ جا موندﻬ
اما دیگر طاٯٮ ندارم پس بهترھ بگم .. .
ݗداحافظ ،عشٯ مں
( پسر بعد از خواندن نامه اشک هایش شروع به ریختن کردن و نامه رو خیس کرد )
*" چرا باید این اتفاق می افتد؟! چرا او؟! "*
او دیگر نبود چون فکر می کرد پسر او را
دوست ندارد و نمی شناسد
اما پسر هم در نگاه اول عاشق او شده بود.. .
𝟷𝟶 𐔤ears ɐgo ,,
پسری که تازه در حوزه ی کیپاپ و ایدل علاقه مند شده بود و کاراموزی می کرد !¡
روزی با دوستانش در کافه بودن و می خندیدن
و پسر به دلیل درونگرا بودنش فقط انجا نشسته بود
دختری دبیرستانی وارد کافه شد و با پسر چشم
تو چشم شد ،،
پسر احساس کرد که قلبش می خیلی سریع می تپد . او نمی توانست باور کند که کسی انقدر زیبا باشد ؛
#💘
پسر در تمام مدت سعی می کرد که نگاهش را از دختر دور کند ولی هر چند وقت یک بار به او نگاه می کرد ..
وقتی نگاه می کرد متوجه میشد که دختر هم همین حس رو دارد ، اما او چیزی نگفت
روز ها گذشت و پسر هر روز یواشکی دختر را تا مدرسه
دنبال می کرد تا مواظبش باشد
[ سال ها بعد پسر تبدیل به یک ایدل معروف شد ]
نتیجه : انها هم رو دوست داشتن ولی هیچ وقت
نتوانستن احساسات'شون رو اعتراف کنند ❕
،
۳.۴k
۰۷ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.