꒰ ᪴ سوپرایز .. ࣭𖧷
꒰ ᪴ سوپرایز .. ࣭𖧷
❀ : تو دختری هستی به نام یوری. تو از دوران دبستان عاشق پسری به نام مینهو بودی، اما او همیشه تو را مسخره میکرد و تو را مثل خاله صدا میکرد. وقتی هر پسری به شما نزدیک می شد خیلی حسودی می کرد و وقتی دوست پسر داشتید او را تهدید می کرد. او همچنین از شما بسیار محافظت می کرد. او دیگر به مدرسه نمی رفت. به آپارتمانش رفتی و وارد اتاقش شدی. مینهو را بدون پیراهنش دیدی که ماهیچه هایش را نشان می داد، عرق کرده بود و سرخ شده بود. او تو را به دیوار هل داد و شروع کرد به بوسیدنت...
❀ : تو دختری هستی به نام یوری. تو از دوران دبستان عاشق پسری به نام مینهو بودی، اما او همیشه تو را مسخره میکرد و تو را مثل خاله صدا میکرد. وقتی هر پسری به شما نزدیک می شد خیلی حسودی می کرد و وقتی دوست پسر داشتید او را تهدید می کرد. او همچنین از شما بسیار محافظت می کرد. او دیگر به مدرسه نمی رفت. به آپارتمانش رفتی و وارد اتاقش شدی. مینهو را بدون پیراهنش دیدی که ماهیچه هایش را نشان می داد، عرق کرده بود و سرخ شده بود. او تو را به دیوار هل داد و شروع کرد به بوسیدنت...
۱.۹k
۰۹ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.