فیک آقای خشن قسمت ۸۶
بعد از یکسال جون کوک و ماریسا تصمیم گرفتن عروسی کنن تهیونگ هم تمام و کمال براشون دیزاین عروسی انجام دادو ماریسا بهترین لباس عروس رو پوشید بود و تهیونگ عکس گرفت و آنوشا کوچولو ذوق کرده بود
وتهیونگ هم نم نم از کنارشون رفت و توی زمین کشاورزی اش توی ویلا اش زندگی میکرد جون کوک و ماریسا برای ماه عسل رفتن لندن و اونجا طراح لباس اونها رو دید و گفت میشه بیایید باهم همکاری کنیم و جون کوک با ماریسا رفتن و لباس های زیبا پوشیدن طراح لباس تعجب کرده بود و میگفت عجب عروس و دامادی خداحفظت تون کنه ماریسا عاشقانه نگاه میکرد به جون کوک و گفت ممنونم ازت جون کوک گفت خواهش میکنم و یهو ماریسا جلوی صورتش کوکی اومد و محکم بغلش کرد جون کوک لبخند زدو گفت دوستت دارم
وتهیونگ هم نم نم از کنارشون رفت و توی زمین کشاورزی اش توی ویلا اش زندگی میکرد جون کوک و ماریسا برای ماه عسل رفتن لندن و اونجا طراح لباس اونها رو دید و گفت میشه بیایید باهم همکاری کنیم و جون کوک با ماریسا رفتن و لباس های زیبا پوشیدن طراح لباس تعجب کرده بود و میگفت عجب عروس و دامادی خداحفظت تون کنه ماریسا عاشقانه نگاه میکرد به جون کوک و گفت ممنونم ازت جون کوک گفت خواهش میکنم و یهو ماریسا جلوی صورتش کوکی اومد و محکم بغلش کرد جون کوک لبخند زدو گفت دوستت دارم
- ۱۰.۳k
- ۱۶ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط