ترسیده ای

ترسیده ای؟

از که؟

از جهان؟

من جهانت

از گرسنگی؟

من گندمت

از بیابان؟

من بارانت

از زمان؟

من کودکیت

از سرنوشت؟

من هم از سرنوشت می ترسم...



محمدماغوط

نجمه حسینیان

عکس: Liu Heung Shing میدان تیانانمن 1989.چین
دیدگاه ها (۲)

بعضی آدم ها باران را احساس می کنندبقیه فقط خیس می شوندباب ما...

از در بالا رفتـمپلـه ها را بـاز کردملباس خوابم را خواندمدکمه...

تصویرت را در آب دیدمتو رفتیمن به دنبال رودخانه راه افتادمشها...

جاده های بی پایان را دوست دارمدوست دارم باغ های بزرگ رارودخا...

"آیا کسی آنقدر دوستت دارد که از جهان نترسی؟"ترسیده ای؟از كه؟...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط