همین دستهایت

همین دستهایت ...
آنقدر دلتنگ دستهایت هستم
که اینبار که انهارا در دستم گرفتم یک دل سیر میبوسمشان وروی چشمهایم
میگذارم ،مرهمند برای چشمهایی که ازبس گریسته فراقت را کم سو شده ،
درمان دل دردمندم هستن انزمانی که
روی گونه. هایم میگذارم ....
معجزه میکنند دستهای زیبا وگرم
مهربان تو ،بیچاره انکس که تو محرومش کنی از بوییدن وبوسیدن
دستهایت...
دیدگاه ها (۰)

ایام خوش آنبود که بادوست بسرشدباقی همه بیهودگیو بی ثمری بود....

تومرا نمیشناسی عزیزم ،اما من توراخوب میشناسم ،آنقدر خوب که ح...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط