تومرا نمیشناسی عزیزم ،اما من تورا
تومرا نمیشناسی عزیزم ،اما من تورا
خوب میشناسم ،آنقدر خوب که حتی
میتوانم از دوی بوی عطرت بشناسمت ،یاازروی کلماتی که برای
محاوره بکار میبری ...
من میتوانم تورا از روی عکسهایی که
میگیری یا میبینی ،ازروی نوشته ها ویا کلمات بکار رفته وطرز قرار گرفتن کلمات کنارهم ویا خیلی ساده تر ار روی انگشتهای دستت ازروی انگشتری های
انگشتانت میشناسم ،کافیست یا ادامه
بدهم ...
میدانی مارالم منظورم ازاینهاکه گفتم چه بود ،خواستم بدانی در این روزگار که فاصله فراموش شدن ادمها به اندازه
ای کوتاه است که هنور اشکهای غلطان
روی صورتت را پاک نکرده ازیادها رفته ای ،اما من در همین دیار ودر بین همین جماعت طوری معشوقه ام را میشناسم که میتوانم حتی بعداز سالها ریزترین خصوصیاتش را بازگو کنم ،من میتوانم اولین کلمات اولین روز آشناییمان را برزبان بباورم ،میتوانم تمام آنچه را از آغاز تا بحال بینمان بوده عینابازگوکنم
آیا میدانی علت این توانایی چیست ؟
دلیلشان ایست که آنقدر دوستت دارم وداشته ام که تمام وجودم را برای دوست داشتنت بخدمت گرفته ام درتمام لحظات بودن ویانبودن ثانیه به ثانیه باتو زندگی کردم من تمامم را تنها برای یکنفر بکارگرفته ام این ظاهرانچبزهایی است که گفتم ،اما هرگز از ناگفته هایم حرفی نزده ام ونخواهم زد اما همینقدر بگویم که بعنوان لااقل یک آشنای قدیمی این انصاف نیست که نتوانم بعدازسالها جای را داشته باشم که بتوانم بگویم چندروزی تحت درمان خواهم بود ...
خوب میشناسم ،آنقدر خوب که حتی
میتوانم از دوی بوی عطرت بشناسمت ،یاازروی کلماتی که برای
محاوره بکار میبری ...
من میتوانم تورا از روی عکسهایی که
میگیری یا میبینی ،ازروی نوشته ها ویا کلمات بکار رفته وطرز قرار گرفتن کلمات کنارهم ویا خیلی ساده تر ار روی انگشتهای دستت ازروی انگشتری های
انگشتانت میشناسم ،کافیست یا ادامه
بدهم ...
میدانی مارالم منظورم ازاینهاکه گفتم چه بود ،خواستم بدانی در این روزگار که فاصله فراموش شدن ادمها به اندازه
ای کوتاه است که هنور اشکهای غلطان
روی صورتت را پاک نکرده ازیادها رفته ای ،اما من در همین دیار ودر بین همین جماعت طوری معشوقه ام را میشناسم که میتوانم حتی بعداز سالها ریزترین خصوصیاتش را بازگو کنم ،من میتوانم اولین کلمات اولین روز آشناییمان را برزبان بباورم ،میتوانم تمام آنچه را از آغاز تا بحال بینمان بوده عینابازگوکنم
آیا میدانی علت این توانایی چیست ؟
دلیلشان ایست که آنقدر دوستت دارم وداشته ام که تمام وجودم را برای دوست داشتنت بخدمت گرفته ام درتمام لحظات بودن ویانبودن ثانیه به ثانیه باتو زندگی کردم من تمامم را تنها برای یکنفر بکارگرفته ام این ظاهرانچبزهایی است که گفتم ،اما هرگز از ناگفته هایم حرفی نزده ام ونخواهم زد اما همینقدر بگویم که بعنوان لااقل یک آشنای قدیمی این انصاف نیست که نتوانم بعدازسالها جای را داشته باشم که بتوانم بگویم چندروزی تحت درمان خواهم بود ...
۵.۷k
۲۲ فروردین ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.