گاهی دلت فقط یک جانم میخواهد
گاهی دلت فقط یک جانم میخواهد...
یک جانم ساده...حتی بی بهانه...فقط یک جانم...
صدایت که کرد...اسمت را که با عشق به زبان اورد... بله نگو...دربله هیچ حس وحالی نیست...
اصلا جانم مثل اغوش است...
از یاد نمیرود...هیچ جانمی از یاد هیچ زنی نمیرود...
زن که باشی با یک جانم ساده قرار می گیری...
ارام میشوی...قرارش میشوی...
ارامش می کند...همین یک جانم قوت قلبش می شود...
حواست باشد؛جانم را که گفتی یواشکی
نگاهش کنی تا برق چشمانش را ببینی قرارش را ببینی...
ببینی چه می کند همین یک جانم ساده...
یک جانم ساده...حتی بی بهانه...فقط یک جانم...
صدایت که کرد...اسمت را که با عشق به زبان اورد... بله نگو...دربله هیچ حس وحالی نیست...
اصلا جانم مثل اغوش است...
از یاد نمیرود...هیچ جانمی از یاد هیچ زنی نمیرود...
زن که باشی با یک جانم ساده قرار می گیری...
ارام میشوی...قرارش میشوی...
ارامش می کند...همین یک جانم قوت قلبش می شود...
حواست باشد؛جانم را که گفتی یواشکی
نگاهش کنی تا برق چشمانش را ببینی قرارش را ببینی...
ببینی چه می کند همین یک جانم ساده...
- ۳.۱k
- ۱۳ تیر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط