سناریو
سناریو
درخواستی
بی تی اس وقتی که جلوی جمع بهمون سیلی میزنن (از اون سناریو طولانیا باشه)🩷
شوگا:
انگار که آخر هفته بود و مثل همیشه رفته بودید پیش مامان و بابای شوگا
که برادر و برادر زن شوگا هم بودن
که برادر زنش گفت کار کن دیگه(با اینکه تو همیشه کمک مامانش میکردی) و اومد داخل سوپ کلی نمک ریخت و رفت موقعه شامم گفت بلد نیستی یه سوپ هم درست کنی و بلدی فقط به مامان خانم فحش بدی
وقتی شوگا جمله فحش به مادرشو شنید یه سیلی بهت زد که مامانش زودی اومد و بغلت کرد و گفت ات همچین کاری نکرده و برادرزنت داره دروغ میگه
که شوگا اومد پیشت و دستتو گرفت و بوسید و روبه برادر زنش کرد و گفت باهات کار دارم و مامانشم انداختش بیرون
و شوگا اومد بغلت کرد و برتت تو حیاط و کلی نازتو کشید و گفت باید به حرفش اعتماد نمیکردم حالا آخماتو وا کن بریم بیرون
داشتید قدم میزدید که یه خرس کیوت از پشت سرش در آورد
و پریدی بغلش و یک بوسه میان دو معشوق رو شروع کردید
بیشتر شبیه تکپارتی شد 😑😑😑
پس دیگه بقیه اعضارو نمیزارم
درخواستی
بی تی اس وقتی که جلوی جمع بهمون سیلی میزنن (از اون سناریو طولانیا باشه)🩷
شوگا:
انگار که آخر هفته بود و مثل همیشه رفته بودید پیش مامان و بابای شوگا
که برادر و برادر زن شوگا هم بودن
که برادر زنش گفت کار کن دیگه(با اینکه تو همیشه کمک مامانش میکردی) و اومد داخل سوپ کلی نمک ریخت و رفت موقعه شامم گفت بلد نیستی یه سوپ هم درست کنی و بلدی فقط به مامان خانم فحش بدی
وقتی شوگا جمله فحش به مادرشو شنید یه سیلی بهت زد که مامانش زودی اومد و بغلت کرد و گفت ات همچین کاری نکرده و برادرزنت داره دروغ میگه
که شوگا اومد پیشت و دستتو گرفت و بوسید و روبه برادر زنش کرد و گفت باهات کار دارم و مامانشم انداختش بیرون
و شوگا اومد بغلت کرد و برتت تو حیاط و کلی نازتو کشید و گفت باید به حرفش اعتماد نمیکردم حالا آخماتو وا کن بریم بیرون
داشتید قدم میزدید که یه خرس کیوت از پشت سرش در آورد
و پریدی بغلش و یک بوسه میان دو معشوق رو شروع کردید
بیشتر شبیه تکپارتی شد 😑😑😑
پس دیگه بقیه اعضارو نمیزارم
- ۲۰.۳k
- ۱۲ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط