نقش آغوشت شیدم

نقش آغوشت ڪشیدم
اتفاق افتاد عشق

بوسہ هاے داغ چیدم
اتفاق افتاد عشق

هر چہ از زلفِ پریشانت
پریشان تر شدم

چون بہ چشم تو رسیدم
اتفاق افتاد عشق
@مهتاب
┄┅┅┄┄┅✶🍀 ✶┄┅┄┅
دیدگاه ها (۲)

گر چه ندارمت ولی در همه حال با منییاد تو برخلاف تو،هست و همی...

مو هایشرا نوازش کن ...قبل ازاینکه سفید شوند ...زن است .. با ...

بهترین هدیه ایی که یه مردمیتونه به همسرش بده ...زمان است! و ...

قهوه تلخ پارت ۴۰چویا: میشه یواشکی این نامه رو به دازای بدید ...

خون آشام عزیز (74)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط