پارت نهم
پارت نهم
«(♡عشق سیاه») ♡
خیلی درد داشتم
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
رسیدیم بیمارستان
منو گذاشتن رو تخت خیلی درد داشتم پرستار اومد بالا سرم گفت
پرستار: دستتو بردار
ولی من بی توجه دستو رو زخمم نگه داشتم و گریه می کردم
تهیونگ و جونگ کوک رو بیرون کردن
پرستار: دستتو بردار الان دکتر میاد
دکتر (جین)
جین: مشکل چیه؟
پرستار: نمی زاره زخمشو ببینم!
جین: دختر جون دستتو بردار
آیو: درد می کنه(با گریه)
جین: خب دستتو بردار تا ببینم چی شده؟
آیو: نه درد می کنه
جین: گفتم دستتو بردار تا ببینم چی شده عجب دختر لجبازی هستی(با داد)
(از زبان آیو): ترسیدمو چیزی نگفتم ولی دستمو بر نداشتم
جین: برو چند نفرو بگو بیان دستای این دخترو بگیرن تا من کارمو کنم!
پرستار: چشم
آیو: نه نه! وایسا
جین: به حرفش توجه نکن
پرستار: چشم
طولی نکشید که چند نفر اومدن تو اتاق
تقدیم نگاهتون 💜😘🌹
«(♡عشق سیاه») ♡
خیلی درد داشتم
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
رسیدیم بیمارستان
منو گذاشتن رو تخت خیلی درد داشتم پرستار اومد بالا سرم گفت
پرستار: دستتو بردار
ولی من بی توجه دستو رو زخمم نگه داشتم و گریه می کردم
تهیونگ و جونگ کوک رو بیرون کردن
پرستار: دستتو بردار الان دکتر میاد
دکتر (جین)
جین: مشکل چیه؟
پرستار: نمی زاره زخمشو ببینم!
جین: دختر جون دستتو بردار
آیو: درد می کنه(با گریه)
جین: خب دستتو بردار تا ببینم چی شده؟
آیو: نه درد می کنه
جین: گفتم دستتو بردار تا ببینم چی شده عجب دختر لجبازی هستی(با داد)
(از زبان آیو): ترسیدمو چیزی نگفتم ولی دستمو بر نداشتم
جین: برو چند نفرو بگو بیان دستای این دخترو بگیرن تا من کارمو کنم!
پرستار: چشم
آیو: نه نه! وایسا
جین: به حرفش توجه نکن
پرستار: چشم
طولی نکشید که چند نفر اومدن تو اتاق
تقدیم نگاهتون 💜😘🌹
۲۹.۴k
۲۹ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.