قلم در دست من بود

قلم در دست من بود
ومن حیران،چه بنویسم؟
ویا من از که بنویسم
قلم در دست من لغزید
نوشت بر روی کاغذ
فقط مادر
ای مادر

تمام عمر من باشد ،ازآن تو
تو ای هستی برای من
و ای فصل بهار من
الهی زنده باشی تو
نبینم من خزان تو

زروزی که مرا زادی
تو جانت را به من دادی
وگشتی همزبان من
تو تنها مهربان من
خدا مهرش به تو بخشید
تو هم بخشیدیش برمن

به هر جایی که من بودم
به هر جایی که من هستم
وهر جایی که من باشم
زلطف توست ای مادر
فراموشم نگردی هرگز از یادم
تو ای مادر

ودیگر بار جمله ای دیگر
نوشتم من روی کاغذ
واین جمله:
ای مادر ،دوستت دارم
ولی این بار کاغذم دل بود
فقط دل بود
ای مادر
#علی_نجفی

تقدیم به همه ی مادرهای دنیا
الهی که دنیا همیشه به کامتان باشد
دیدگاه ها (۳)

جز در غم عشق سینه را چاک مکندل خوش به کسی در سفر خاک مکنای ش...

دلم قرار ندارد از فغان ، بی توسپند وار ز کف داده ام عنان ، ب...

سود گرت هست گرانی مکن خیره سری با دل و جانی مکنآن گل صحرا به...

#حرف_حسابسرباز غیور ایران زمین آقا #مجتبی_محمدی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط