من شیوه کارتان را خوب فهمیده ام. شما مردم را گرسنه.
من شیوه کارتان را خوب فهمیدهام. شما مردم را گرسنه.
نگاه داشتهاید و آن ها را از هم جدا کردهاید تا عصیان و شورششان را از بین ببرید، شما آنها را ضعیف و درمانده میکنید و سبعانه، نیروی آنها را میبلعید و اوقاتشان را مشغول میکنید تا از وحشت نه جوشش بکنند و نه مجالی برای جوشش داشته باشند! آنها در یک جای ایستادهاند و درجا میزنند، راضی باشید! علیرغم جمعیتی که دارند تنها هستند. من هم تنها هستم. همه ما تنها هستیم زیرا دیگران ترسو و ذلیل هستند ولی با وجود تنهایی و اسارت، با وجود آن که مانند آن ها خوار و پست شدهام، به شما اعلام میکنم که شما هیچ نیستید و این که این قدرتی که تا چشم کار میکند، گسترش دارد و تا اعماق آسمان را به سیاهی و تاریکی کشانده است چیزی نیست مگر سایه کوچکی که به روی قطعه خاکی سنگینی یکند و براثر بادی خشمگین نابود میشود.
. #آلبر_کامو #حکومت_نظامی
پ.ن:
این مجعزه ادبیات است که توانایی ابراز و توصیف ناب ترین و مهم ترین ایده های جامعه شناختی و فلسفی و مفهومی را در قالبی گسترده تر و همه فهم تر را دارد بدون آنکه آنها را به ابتذال کشد. کامو جامعه شناس نبود اما همزمان با جامعه شناسان هم عصر خود خیلی خوب جامعه و روح حاکم زمان خود را شناخته بود. در این متن به زیبایی و نبوغ خاصی مفاهیمی چون جامعه توده ای ، جامعه اتمی هانا آرنت ، ازخودبیگانگی مارکس و قفس آهنین وبر و بسیاری از مفاهیم دیگر بزرگان جامعه شناسی به زبانی دیگر روایت شده اند. همچنین این نظریه که گرسنگی توده ها و افزایش فقر و نابرابری به انقلاب نمی انجامد بلکه برعکس، این شکم سیری حداقلی است که فرصت فکر کردن به آدمی درباره خود، جهان اجتماعی و پیرامونش را می دهد. رشد طبقه متوسط است که جامعه را تکان می دهد. و برعکس، فقر و گرسنگی توده ها آنها را تنهاتر می کند، آنها را فقط در پی سیر کردن امروزشان می دواند، جامعه اتمیزه می شود و جنگ همه علیه زورگویان به جنگ همه علیه همه تبدیل می شود. مانند همان شعر معروف که می گوید: "فقط من سیر باشم بقیه مُردَنَم مُردَن..."
نگاه داشتهاید و آن ها را از هم جدا کردهاید تا عصیان و شورششان را از بین ببرید، شما آنها را ضعیف و درمانده میکنید و سبعانه، نیروی آنها را میبلعید و اوقاتشان را مشغول میکنید تا از وحشت نه جوشش بکنند و نه مجالی برای جوشش داشته باشند! آنها در یک جای ایستادهاند و درجا میزنند، راضی باشید! علیرغم جمعیتی که دارند تنها هستند. من هم تنها هستم. همه ما تنها هستیم زیرا دیگران ترسو و ذلیل هستند ولی با وجود تنهایی و اسارت، با وجود آن که مانند آن ها خوار و پست شدهام، به شما اعلام میکنم که شما هیچ نیستید و این که این قدرتی که تا چشم کار میکند، گسترش دارد و تا اعماق آسمان را به سیاهی و تاریکی کشانده است چیزی نیست مگر سایه کوچکی که به روی قطعه خاکی سنگینی یکند و براثر بادی خشمگین نابود میشود.
. #آلبر_کامو #حکومت_نظامی
پ.ن:
این مجعزه ادبیات است که توانایی ابراز و توصیف ناب ترین و مهم ترین ایده های جامعه شناختی و فلسفی و مفهومی را در قالبی گسترده تر و همه فهم تر را دارد بدون آنکه آنها را به ابتذال کشد. کامو جامعه شناس نبود اما همزمان با جامعه شناسان هم عصر خود خیلی خوب جامعه و روح حاکم زمان خود را شناخته بود. در این متن به زیبایی و نبوغ خاصی مفاهیمی چون جامعه توده ای ، جامعه اتمی هانا آرنت ، ازخودبیگانگی مارکس و قفس آهنین وبر و بسیاری از مفاهیم دیگر بزرگان جامعه شناسی به زبانی دیگر روایت شده اند. همچنین این نظریه که گرسنگی توده ها و افزایش فقر و نابرابری به انقلاب نمی انجامد بلکه برعکس، این شکم سیری حداقلی است که فرصت فکر کردن به آدمی درباره خود، جهان اجتماعی و پیرامونش را می دهد. رشد طبقه متوسط است که جامعه را تکان می دهد. و برعکس، فقر و گرسنگی توده ها آنها را تنهاتر می کند، آنها را فقط در پی سیر کردن امروزشان می دواند، جامعه اتمیزه می شود و جنگ همه علیه زورگویان به جنگ همه علیه همه تبدیل می شود. مانند همان شعر معروف که می گوید: "فقط من سیر باشم بقیه مُردَنَم مُردَن..."
۳.۷k
۰۶ اسفند ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.