یک جای دوست داشتنمان ایراد دارد که شش ماهه فارغ میشویم

یک جای دوست داشتنمان ایراد دارد که شش ماهه فارغ میشویم
یک جای بودنمان کال است که تمام قد نیستیم
یک جای رفتنمان قرص نیست که برمیگردیم
یک جای حرف ها
بوسه ها
دست ها
می لنگد
که سرد میشویم
که از دهان می افتیم...
ما نوزادی نارسیم
با بند نافی پیچیده به دور احساس
که عشق را از لوله می مکیم...
از پشت این دنیای شیشه ای
چشم زمان در انتظار معجزه ای
خیره مانده به ما...
دیدگاه ها (۱)

یک بعد از ظهرِ خواب آلوده، درست همان لحظه که یقه ی بارانی ات...

راستش را بخواهیدمن اگر عاشقانه می نویسم نه عاشقم!نه دلداده!ف...

وقت خواب استتورا، من بغل‌ات می‌گیرم...صبح شود، گر برویمن ز غ...

تو هرگز نمیدانی در پیچ بعدی زندگی چه‌چیزی انتظارت را می‌کشد....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط