در آغوش تو باد می وزید

در آغوش تو باد می وزید
ستاره سوسو می زد
ماه می تابید
در آغوش تو
رودخانه ها جریانی عمیق داشتند
دریاها می خروشیدند
زمین می چرخید
در آغوش تو
همه چیز بود
اما عشق حرکتی نداشت.
دیدگاه ها (۱)

آدمی که یکبار خطا کرده باشد و پاش لغزیده باشد و بعد هم پشیما...

دلم می خواست گوری باشم که در آنمی بایست تو را دفن کنند تا تو...

تو اگر در تپش باغ خدارا دیدیهمت کنبگوماهیها حوضشان بی اب است...

رها از خستگی های همیشه باورم کنبذار تا خالی سینم برات اغوش ب...

---قسمت ۱۲: لحظه‌های نابغروب بود و نور نارنجی خورشید روی سقف...

the girl of sun 🌞 with boy of moon 🌝 روزی روزگاری فقط یک ستا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط