همه ایستاده بودند

همه ایستاده بودند...
حتی یکی نمیتوانست بنشیند....
انتظار است دیگر،
لعنتی...
مثل بی خوابی،
دلت میخواهد بنشینی،
خسته ای، اما نمیتوانی...
دلت میخواهد آب بخوری،
اما جا نداری...
دلت میخواهد بایستی،
ولی مگر می شود همه اش ایستاد...
و اگر بخواهی قدم بزنی،
کجا بروی...؟

#عباس_معروفی
دیدگاه ها (۱)

حالت چقدر خوب می شودیکی پیدا شودجنسش خالص باشدبگوید هستماز آ...

وقتی #تُ نباشی هیچ کجایِ این کره جغرافیا آرام نمیگیرم ...!#...

موسی،عصایشمحمد،کتابشتو،چشمانت...#ایرج_تمجیدی

دلم می خواست مرد و مردانه به خواستگاری اش بروممرد و مردانه خ...

black flower(p,219)

درخواستی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط