مطمئن هستم که خدا هم گاهی دست های تو را میگیرد، در کنج تر
مطمئن هستم که خدا هم گاهی دست های تو را میگیرد، در کنج ترین گوشه کافه دو صندلی میگذارد و خیره میشود به انحنای انگشت های ظریف تو که سیگار خالی میکنی در زیر سیگاری!
من هم حضور دارم
کمی تار کمی سوخته
زیر فیلتر های ماتیک مال شده و تماشا میکنم که خدا از دود سیگار تو کام میگرد!
هوا مه آلود میشود
دستور داده است به فرشتگانش که صحنه برای حضور تو عاشقانه باشد!
ملکوت سکوت میکند!
تو دست نوشته جدیدت را میخوانی که میخواستی ولی نتوانستی که مرا از آن حذف کنی...
من تمام الف های قد راست کرده متن های تو عم وقتی که "عاشق" بودن را به خدا ابراز میکنی!
خدا هر کسی است که با تو گوشه کافه نشسته باشد ..
من هم حضور دارم
کمی تار کمی سوخته
زیر فیلتر های ماتیک مال شده و تماشا میکنم که خدا از دود سیگار تو کام میگرد!
هوا مه آلود میشود
دستور داده است به فرشتگانش که صحنه برای حضور تو عاشقانه باشد!
ملکوت سکوت میکند!
تو دست نوشته جدیدت را میخوانی که میخواستی ولی نتوانستی که مرا از آن حذف کنی...
من تمام الف های قد راست کرده متن های تو عم وقتی که "عاشق" بودن را به خدا ابراز میکنی!
خدا هر کسی است که با تو گوشه کافه نشسته باشد ..
۱.۳k
۰۹ اردیبهشت ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.