(+) پارک سوا یه دختر که با همه سرده قلدر مدرسه شیطون و لج
(+) پارک سوا یه دختر که با همه سرده قلدر مدرسه شیطون و لجباز یه دوست داره به اسم یونا و یه برادر که جیمینه
(_) جئون جونگ کوک قلدر مدرسه که تازگیا انتقالی گرفته 6 تا دوست داره (اعضا) اما با جیمین صمیمی تره
(=) جیمین قلدر مدرسه اما اونی که اکثرا ساکته و گندکاری های سوا رو جمع میکنه
(~) یونا دوست سوا یه بوکسور و همچنان بی اعصابه
ویو سوا
خواب بودم که با خوردن یه چیزی تو سرم بیدار شدم
+چته خرمگس
=زهرمار شتر بخاطر تو دیر خوابیدم مدرسه دیر شد زود باش
+ای وای راست میگی
بلند شدم رفتم دستشویی کارامو کردم اومد م بیرون یه لباس مشکی پوشیدم یونیفرمم رو هم پوشیدم ولی باز گذاشتم موهام رو باز گذاشتم چون پوستم خوب بود ارایش نکردم رفتم پایین دیدم جیمین نشسته خیلی جذاب شده بود
+اوو شماره میدی
=زر نزن بیا برو تو ماشین
+مرسی داداش عزیزم اما من یه چیز دیگه دارم (سوییچ موتور رو نشون داد)
=حداقل وایسا منم موتور بردارم باهم بریم
+باشه (درحال گذاشتن کلاه)
ویو جیمین
چون ما پولدار بود میتونستیم با موتور بریم چون دانش اموزا اجازه موتور سواری ندارن پوزخند زدم سوار موتور شدم
=مسابقه؟
+Yes of course
=let's go?
+اررررره (جیغ)
تا مدرسه مسابقه میدادیم و از لای دانش اموزا رد میشدیم موتور پارک کردیم
ویو ات اومدم کلاهمو بردارم که قلدر های سال پایینی اومدن
*علامته پسره"
"هوی تو کی باشی که اینطوری با موتور میای
+من...پارک سوا (کلاهش رو دراورد)
=پوزخند
=بریم تو
+بریم
تو راهرو
+من حساب این پسره رو نرسم اسمم سوا نیست
=خب حالا سر جدت امروز فاز پاچه گیریت رو نگیر دوستم قراره بیاد ادم باش
+حتمااا(خنده)
=سوااااااا
+عه اونییییی
~سلام(لبخند یه وری)
خوبه یا نزارم؟
(_) جئون جونگ کوک قلدر مدرسه که تازگیا انتقالی گرفته 6 تا دوست داره (اعضا) اما با جیمین صمیمی تره
(=) جیمین قلدر مدرسه اما اونی که اکثرا ساکته و گندکاری های سوا رو جمع میکنه
(~) یونا دوست سوا یه بوکسور و همچنان بی اعصابه
ویو سوا
خواب بودم که با خوردن یه چیزی تو سرم بیدار شدم
+چته خرمگس
=زهرمار شتر بخاطر تو دیر خوابیدم مدرسه دیر شد زود باش
+ای وای راست میگی
بلند شدم رفتم دستشویی کارامو کردم اومد م بیرون یه لباس مشکی پوشیدم یونیفرمم رو هم پوشیدم ولی باز گذاشتم موهام رو باز گذاشتم چون پوستم خوب بود ارایش نکردم رفتم پایین دیدم جیمین نشسته خیلی جذاب شده بود
+اوو شماره میدی
=زر نزن بیا برو تو ماشین
+مرسی داداش عزیزم اما من یه چیز دیگه دارم (سوییچ موتور رو نشون داد)
=حداقل وایسا منم موتور بردارم باهم بریم
+باشه (درحال گذاشتن کلاه)
ویو جیمین
چون ما پولدار بود میتونستیم با موتور بریم چون دانش اموزا اجازه موتور سواری ندارن پوزخند زدم سوار موتور شدم
=مسابقه؟
+Yes of course
=let's go?
+اررررره (جیغ)
تا مدرسه مسابقه میدادیم و از لای دانش اموزا رد میشدیم موتور پارک کردیم
ویو ات اومدم کلاهمو بردارم که قلدر های سال پایینی اومدن
*علامته پسره"
"هوی تو کی باشی که اینطوری با موتور میای
+من...پارک سوا (کلاهش رو دراورد)
=پوزخند
=بریم تو
+بریم
تو راهرو
+من حساب این پسره رو نرسم اسمم سوا نیست
=خب حالا سر جدت امروز فاز پاچه گیریت رو نگیر دوستم قراره بیاد ادم باش
+حتمااا(خنده)
=سوااااااا
+عه اونییییی
~سلام(لبخند یه وری)
خوبه یا نزارم؟
۸.۲k
۱۴ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.