مگر من از این شبها چه میخواهم


مگر من از این شبها چه میخواهم
به جز
جاده‌ های مه گرفته ی شمالی
یک دلِ سیر نمِ باران
یک موسیقیِ آرام
یک دنیا دلخوشی کنارِ تو
دو تا صندلی باشد
کمی دست هایت
کمی شانه هایت؛
کمی‌ تاریکی ِ محض،
و کمی‌ غرق شدن در قهوه ی چشمانت...
همین برای دیوانگی کافیست
…که تـو باشی و مـن و یک جاده ی مهتابیِ بی انتها...
.
سونا_محمدی
دیدگاه ها (۲۲)

مرور میکنم آرزو هایم را ... بی قراری هایم را ... دلتنگی هایم...

.میشوید غبار از تنِ سرد و خاک گرفته ی زمینباران...میفشاند نو...

خدایا پناهم باش:یکی از اعمال مخصوص شب‌های ماه رمضان که خیلی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط