وقتی ۸-۹ سالم بود، بابام برام یه ویلون خرید و کلاس ثبت نا
وقتی ۸-۹ سالم بود، بابام برام یه ویلون خرید و کلاس ثبت نامم کرد به ذوق اینکه یه روزی یه نوازنده قهار بشم. استادم یه اقای جوون و مهربون بود که با درسهای ساده شروع کرد و منم عاشق سازم شده بودم. ساعت ها توی اتاقم مینشستم و نگاهش میکردم.. تا اینکه استادم اموزشگاه رو ترک کرد و منو فرستادن سر کلاس یه استاد جدید، که معتقد بود هرچیزی استاد قبلیم بهم یاد داده اشتباه بوده. کمکی گردنیم رو از ساز کند انداخت اونور، کتابی که باهاش کار میکردم و با یه کتاب سخت سنتی عوض کرد و حتی از ارشه گرفتنمم ایراد میگرفت.
القصه، خورد تو ذوقم! بدجور!
دیگه دلم نمیخواست یاد بگیرم، کلاس هر هفته عذابی شده بود و کار به جایی رسید که قبل کلاس از استرس خون دماغ میشدم و مادرم دیگه نذاشت برم، نجاتم داد.
همون موقع، در جعبهی ساز رو بستم و گذاشتمش ته انباری. از هرچی موسیقی و ساز و نت بود زده شده بودم.
اما ته ته دلم، همیشه حس میکردم، یعنی واقعا من انقدر بی استعداد بودم یا نه،اگه با همون استاد اولم ادامه میدادم، بازم الان اون ساز ته انباری بود؟
۲۰ سال بعد یه روز توی یوتوب، صدای #کالیمبا رو که شنیدم دلم لرزید! دلم خواست داشته باشمش، دلم خواست کنار رودخونه بشینم و ساز بزنم.
وقتی به مامانم گفتم، گفت بخرش! وقتی چیزیو دوس داری چرا انجامش ندی؟ گفتم اخه من استعداد موسیقی ندارم! گفت کی گفته؟ خودتو باور کن!
تصمیم گرفتم به خودم یه شانس دیگه بدم، کلاس انلاین برداشتم و دفتر نوت قدیمی رو از جعبه ویلون بیرون کشیدم.
به مثال روحی که گم شدهش رو پیدا کرده باشه..
نمیدونم،
خوب یادش میگیرم، استعداد دارم، یا نه
اما میدونم
اگه روزی قرار باشه به کسی چیزی یاد بدم
اون کار رو با #عشق انجام میدم.
القصه، خورد تو ذوقم! بدجور!
دیگه دلم نمیخواست یاد بگیرم، کلاس هر هفته عذابی شده بود و کار به جایی رسید که قبل کلاس از استرس خون دماغ میشدم و مادرم دیگه نذاشت برم، نجاتم داد.
همون موقع، در جعبهی ساز رو بستم و گذاشتمش ته انباری. از هرچی موسیقی و ساز و نت بود زده شده بودم.
اما ته ته دلم، همیشه حس میکردم، یعنی واقعا من انقدر بی استعداد بودم یا نه،اگه با همون استاد اولم ادامه میدادم، بازم الان اون ساز ته انباری بود؟
۲۰ سال بعد یه روز توی یوتوب، صدای #کالیمبا رو که شنیدم دلم لرزید! دلم خواست داشته باشمش، دلم خواست کنار رودخونه بشینم و ساز بزنم.
وقتی به مامانم گفتم، گفت بخرش! وقتی چیزیو دوس داری چرا انجامش ندی؟ گفتم اخه من استعداد موسیقی ندارم! گفت کی گفته؟ خودتو باور کن!
تصمیم گرفتم به خودم یه شانس دیگه بدم، کلاس انلاین برداشتم و دفتر نوت قدیمی رو از جعبه ویلون بیرون کشیدم.
به مثال روحی که گم شدهش رو پیدا کرده باشه..
نمیدونم،
خوب یادش میگیرم، استعداد دارم، یا نه
اما میدونم
اگه روزی قرار باشه به کسی چیزی یاد بدم
اون کار رو با #عشق انجام میدم.
۱۲.۷k
۱۳ اسفند ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.