هرچه کردم نشدم از تو جدا بدتر شد

هرچه کردم نشدم از تو جدا، بدتر شد

گفته بودم بزنم قید تو را، بدتر شد


مثلا خواستم این بار موقر باشم

و به جای "تو" بگویم که "شما"، بدتر شد


آسمان وقت قرار من و تو ابری بود

تازه، با رفتن تو وضع هوا بدتر شد


چاره دارو و دوا نیست، که حال بد من

بی تو با خوردن دارو و دوا بدتر شد


گفته بودی نزنم حرف دلم را به کسی

زده ام حرف دلم را به خدا، بدتر شد


روی فرش دل من جوهری از عشق تو ریخت

آمدم پاک کنم عشق تو را، بدتر شد


"عسگر جاوید"
دیدگاه ها (۲)

ﺗﻮ ﺭﺍ ﺁﻥ ﮔـﻮﻧﻪ ﻣﯽ ﺧـﻮﺍﻫـﻢ ﮐـﻪ ﺑﺎﻏـﯽ ﺑﺎﻏﺒﺎﻧـﺶ ﺭﺍ ﺷـﺒـﻴـﻪ ﻣـﺎﺩ...

حسّ و حال همه ی ثانیـه ها ریخت به هم شوق یک رابطه با حاشیه ه...

به سکوت سرد زمان، به خزان زرد زمان نه زمان را درد کسی، نه کس...

باز هم من زنده ام،آه اي خدا متشکرم! بازباران برغبارشيشه ها،م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط