پارت

پارت6
یونگی؛؛درهر صورت متاسفم منظوری نداشتم حالا به پیشنهادم فکر کردی؟
×اره
شوگا:حالا جوابت چیه؟
×من میخوام دوست دخترت شم ولی اخه مامان بابارو چجوری راضی کنیم؟!
شوگا:اونا با من *ا/تو کشید طرف خودش و آروم بوسید*(دلم خواسسسس)
شب شد و یونگی و ا/ت باهم تو اتاق ا/ت بودن (منحرف نشید)
اونا باهم حرف میزدن و به هم ابراز علاقه میکردن که صدای مامان باباشونو از پایین شنیدن(اتاق ا/ت طبقه بالاس)
خمارییییی
دیدگاه ها (۰)

یونگی؛؛درهر صورت متاسفم منظوری نداشتم حالا به پیشنهادم فکر ک...

تک‌پارتی‌کوتاه‌نامجون +عاشق‌چیش‌شدی‌تو‌عقلتو‌از‌دست‌دادی‌دخت...

گاییز من ته مین م بچه های خوفم

همه‌باهم‌عررررررر>>>>>

Between the Tides³²یک هفته بعد تهیونگتو دفترم بودم تق تق تق ...

قلب یخیپارت ۱۲از زبان ا/ت:هم کنجکاو شده بودم هم ناراحت، نمید...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط