فیک خود/کشی آیو

فیک خود/کشی آیو
پارت ۳🗿🍾
*آیو ویو
به هوش اومدم و چند دیقه بعد تهیونگ،جیمین،جین،کوک،جیهوب،نامجون، لیسا،رزی،جنی و جیسو اومدن تو اتاق
تهیونگ:خوبی؟
_اره بهترم
جیهوب:بچها شوگا نیست
_نباید هم باشه
نامجون:چرا؟
جیمین:چیزی شده؟!
_قضیه ش مفصله
جین:من الان بهش زنگ میزنم ببینم کجاست
_نمیخواد زنگ بزنی
جین:خب باید زنگ بزنیم ببینیم کجاست
_میگم نمیخواااااااد(با داد🗿)
جین:باشه بابا زنگ نمیزنم
جیسو:مگه چی شده؟
رزی:بگو دیگه
_باشه میگم
چند وقت بود احساس میکنم شوگا باهام سرد شده
هروقت میرم باهاش حرف بزنم هی داد و بی داد میکنه
الان هم ترکم کرده🥲
کوک:الان بزار بهش زنگ بزنیم ببینیم کجاست
_نهههههه🌚
کوک:بزار ببینیم کجاست( با داد)
_باشه😒
*موقعی ک کوک زنگ زد
_الو؟...
+بله
_شوگا.....کجایییییییی( داد )
+پرواز از کره جنوبی به آلمان
_شوگا تو داری میری آلمان؟!
+اره....کاری نداری؟خدافظ
_شوگا.....شوگا.....الو....
*پایان تماس
_چیشد؟!
کوک:هیچی
_یعنی چی هیچی؟!
کوک:داره میره آلمان😔
چ.....چی؟!
کوک:اره دیگه🖤💔
*یهو آچا حالش بد میشه
ادامه دارد......
ببخشید در اصل دیروز باید این پارت رو میزاشتم ولی کار داشتم نشد ببخشید🙂🤎