دلتنگم...👌🍀❤
دلتنگم...👌🍀❤
دلتنگ آن گیلاس های واقعی که سرخیش به سیاهی میزد
و طعم بهشت میداد..
حیاط مادر بزرگ پر میشد از شکوفه هایش
و درخت ها حیاط را خنک میکردند .
سطل ها پر میشد از یاقوت ها و یک به یک به دست همسایه ها میرسید
و من دامن گل گلی قرمز ام را میپوشیدم
و مادر بزرگ گوشواره میساخت و میچرخیدم و میچرخیدم..
تا یاد آن خاطرات ،یاد آن حیاط ،یاد آن هایی که دیگر نیستند
یاد بازی های بچگانه رابا هیچ گیلاس شیرین ِدیگری از یادم نرود
• و •من هنوز در ذهنم با آن گوشواره گیلاسی ها میرقصم...📷📸
#آرامکده
دلتنگ آن گیلاس های واقعی که سرخیش به سیاهی میزد
و طعم بهشت میداد..
حیاط مادر بزرگ پر میشد از شکوفه هایش
و درخت ها حیاط را خنک میکردند .
سطل ها پر میشد از یاقوت ها و یک به یک به دست همسایه ها میرسید
و من دامن گل گلی قرمز ام را میپوشیدم
و مادر بزرگ گوشواره میساخت و میچرخیدم و میچرخیدم..
تا یاد آن خاطرات ،یاد آن حیاط ،یاد آن هایی که دیگر نیستند
یاد بازی های بچگانه رابا هیچ گیلاس شیرین ِدیگری از یادم نرود
• و •من هنوز در ذهنم با آن گوشواره گیلاسی ها میرقصم...📷📸
#آرامکده
۸۸.۳k
۱۸ خرداد ۱۴۰۰