برای از#تو گفتن بی اجازه به آغـوش شعرهایم کِشاندمتپس چراآتش درونمبا هیچ کلمهای مهار نمیشودتب دوسـت داشتنتبا خُنَکای هیچ شعری پاشویه نمیشودهذیان نیست تب در من بالازدههیچ چیز و هیچ چیزاین دیوانه را تسکین نمیدهدجز عطر تن #تو