به جین گفتم

به جِین گفتم:
یک روزی می‌رسد
که بالاخره کشف کنند که دنیا،
چهار بعد دارد ...
نه سه بعد ‌‌‌...
بعدش آدم می‌تواند برود بیرون برای قدم زدن...
ولی برود و ناپدید بشود ‌‌...
نه کفن و دفنی،
نه اشکی،
نه هیچ توهمی و نه بهشت و جهنمی...
مثلا دوستانش نشسته‌اند دور هم و یکی می‌پرسد:
"جرج کجا رفت غیبش زد؟"
و یکی دیگر می‌گوید:
"راستش نمی‌دانم ....
گفت می‌رود سیگار بخرد" ....

#چارلز_بوکفسکی
دیدگاه ها (۱)

سیگار را خاموش میکنمقلبم اما پُک زدن را متوقف نمیکندشیر آب ر...

وقتی به مُردنِ خود فکر می‌کنمیادِ کسی می‌افتم که وقتیمن کنار...

بــه هــر دری کــه میـزنــم . . .شــب اســـت و . . .بـه هـر ...

یه دوست داشتم هر موقع حالشو میپرسیدم حالش بد بود ؛ میگفت : ش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط