سیگار را خاموش میکنم

سیگار را خاموش میکنم
قلبم اما
پُک زدن را متوقف نمیکند
شیر آب را میبندم
صورتم اما
به خیس شدن ادامه میدهد
و از این مُچِ بی ساعت
صدای عقربه می آید
جای خالی تو را پُر میکنم
در درون اما
پشت همان میز مینشینم
رو به خالی
و مرگ که تنم بارها با او جنگیده
مجبورم میکند هر روز
 تکه ای از روحم را
در جایی دفن کنم
من
حاملِ نسخه ی دیگری از جهانم
و هیچ دردی
بزرگتر از این نیست
که هر لحظه را
دو بار مبارزه کنی ..........
دیدگاه ها (۱۱)

وقتی به مُردنِ خود فکر می‌کنمیادِ کسی می‌افتم که وقتیمن کنار...

اما نیم‌ شبی من خواهم رفت؛ از دنیایی که مال من نیستاز زمینی ...

به جِین گفتم:یک روزی می‌رسدکه بالاخره کشف کنند که دنیا،چهار ...

بــه هــر دری کــه میـزنــم . . .شــب اســـت و . . .بـه هـر ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط