سیگار را خاموش میکنم
سیگار را خاموش میکنم
قلبم اما
پُک زدن را متوقف نمیکند
شیر آب را میبندم
صورتم اما
به خیس شدن ادامه میدهد
و از این مُچِ بی ساعت
صدای عقربه می آید
جای خالی تو را پُر میکنم
در درون اما
پشت همان میز مینشینم
رو به خالی
و مرگ که تنم بارها با او جنگیده
مجبورم میکند هر روز
تکه ای از روحم را
در جایی دفن کنم
من
حاملِ نسخه ی دیگری از جهانم
و هیچ دردی
بزرگتر از این نیست
که هر لحظه را
دو بار مبارزه کنی ..........
قلبم اما
پُک زدن را متوقف نمیکند
شیر آب را میبندم
صورتم اما
به خیس شدن ادامه میدهد
و از این مُچِ بی ساعت
صدای عقربه می آید
جای خالی تو را پُر میکنم
در درون اما
پشت همان میز مینشینم
رو به خالی
و مرگ که تنم بارها با او جنگیده
مجبورم میکند هر روز
تکه ای از روحم را
در جایی دفن کنم
من
حاملِ نسخه ی دیگری از جهانم
و هیچ دردی
بزرگتر از این نیست
که هر لحظه را
دو بار مبارزه کنی ..........
۷۹۳
۲۴ آذر ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.