رسیدن عمارت
رسیدن عمارت
_آجوماااا(بلند)
*بله پسرم
_اتاق آماده هست دیگه نه؟!
*بله
(رفت طرف اتاق بغلی اتاق خودش)
+اااه زود باش منو بزار پایین (گریه)
_چرا گریه میکنی
+(گریه)
(ا/ت رو گذاشت روی تخت و خودش نشست کنارش)
_چیزی میخوای؟ هرچی میخوای بگو
+بزار برم
_چی؟!
+میگم بزار برم
_با این پا میخوای کجا بری
+خب..هروقت پام خوب شد بزار برم
_الان به این چیزا فکر نکن بعدا راجبش حرف میزنیم ( و همون لحظه رفت)
_من چطور بزارم بره چطور ازش دل بکنم
...
ببخشید کمه امروز بازم میزارم🤧🤍
_آجوماااا(بلند)
*بله پسرم
_اتاق آماده هست دیگه نه؟!
*بله
(رفت طرف اتاق بغلی اتاق خودش)
+اااه زود باش منو بزار پایین (گریه)
_چرا گریه میکنی
+(گریه)
(ا/ت رو گذاشت روی تخت و خودش نشست کنارش)
_چیزی میخوای؟ هرچی میخوای بگو
+بزار برم
_چی؟!
+میگم بزار برم
_با این پا میخوای کجا بری
+خب..هروقت پام خوب شد بزار برم
_الان به این چیزا فکر نکن بعدا راجبش حرف میزنیم ( و همون لحظه رفت)
_من چطور بزارم بره چطور ازش دل بکنم
...
ببخشید کمه امروز بازم میزارم🤧🤍
۱۳.۷k
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.