سخت میخواهم که در آغوش تنگ آرم ترا

سخت میخواهم که در آغوش تنگ آرم ترا
هر قدر افشرده‌ای دل را، بیفشارم ترا
عمرها شد تا کمند آه را چین میکنم
بر امید آن که روزی در کمند آرم ترا
از لطافت گر چه ممکن نیست دیدن روی تو
رو به هر جانب که آرم در نظر دارم ترا
از رهایی هر زمان بودم اسیر عالمی
فارغم از هر دو عالم تا گرفتارم ترا

#صائب_تبریزی

🌀آرامش_♓
دیدگاه ها (۰)

چه خوش است در فراقی همه عمر صبر کردنبه امید آن که روزی به کف...

آدم از برکت عشق، خوب می‌شود.از وحشت روحش نجات پیدا میکند و ا...

کِیف می‌کنی دنیا ؟ که بعد از اینهمه ناملایمتی و رنج و اتفاق ...

مادربزرگ هميشه می‌گفت :همه چيز درست میشودو همیشه بعدش نگاه م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط