بیا تا حواس زمین پرت بهار است برای چندساعتی زندگی را قرض
بیا تا حواس زمین پرت بهار است برای چندساعتی زندگی را قرض بگیریم؛ درخانه اردیبهشت را بزنیم و همبازی باد و شکوفهها شویم؛ به پچ پچ پرندگان باهم گوش بسپاریم و راز این زیبایی را از اردیبهشت بپرسیم، مزه باران را روی گلبرگ گل بچشیم و کمی از عطر ریحان و بابونه را بدزدیم و درجیب مان پنهان کنیم؛ میان گیسهای بافته شدهمان شکوفه بکاریم و جرعه ای از صبر پنجره را برای خستگیهایمان قرض بگیریم؛ عکس آسمان را در دستانمان قاب کنیم و خورشید را به چشمانمان بیاویزیم…
بیا زندگی را قلقلک دهیم تا صدای خنده اش لحظههایمان را پرکند؛ تا مزه واقعی گوجه سبز در جانمان رخنه کند و خنکی فالوده در مولکولهایمان ذخیره شود؛ تا گذر زمان یادمان رود و خودمان را به یاد آوریم…
بیا زندگی را قلقلک دهیم تا صدای خنده اش لحظههایمان را پرکند؛ تا مزه واقعی گوجه سبز در جانمان رخنه کند و خنکی فالوده در مولکولهایمان ذخیره شود؛ تا گذر زمان یادمان رود و خودمان را به یاد آوریم…
۳.۳k
۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.