توضیح
توضیح:
خب ما ستا دوست خیلی خیلی صمیمیم ،مبینا ،سیلدا و رویا
کوچولومون رویاس و خیلی بانمک و شرینه
خلاصه ما ایرانیم و به امید خدا قصد رفتن به کره رو داریم 🤲
و برناممون اینه که رفتیم اونجا داخل یکی از کمپاپیای وای جی و اس ام تست بدیم و منیجر بشیم
راستش خیلی کیف میده همه به حرفت گوش بدن 😋
زیاد مختونو نمیخورم فقط اینکه دعا میکتیم اون گروه پسر باشه🔥
از زبون #رویا
داشتم همینجوری فگر میکردم که به دست هواله ی گردنم شدو شَپَلَق نگاه مظلموممو به مبینا دادم که زدم
من:دلت میاد عبضی دیگه شبا برات دعا نمیکنم
مبینا:یه ساعته دارم صدات میکنم چمدونتو بردار بریم سوارهواپیما شیم
بعد یادم اومد که تو فرودگاهیم خودمو جمع کردمو دوئیدم پیش اون دوتا
سیلدا:هی بچه ها دیروز یه خبر دیدم میگن یه گروه پسر 12 نفره هست مال کمپانیه اس ام اسمشم..... اسو.... اسکو....
یکی زد تو پهلوش
من:بی سواد اکسو تو می خوای منیجر شی
سیلدا:حالا هرچی چهارتا چینی دارن هشتا کره ای
گوشیشو گرفتمو نگاه کردم چقد عشق بودن غرق عکس بودم که با سر رفتم تو شیشه
مبینا:اینم عاشقه بخدا
سیلدا:اگه تو منیجر شی اون گروه یا همش جا میمونه یا میرن تو درو دیوار
من:خیلیم دلشون بخواد اییییش
خلاصه بلخره سوار شدیم چون من مکنه شونم همیشه بهم لطف میکنن
یهو ارنج سیلدا اومد تو پهلوم
(وجدان:اره معلومه چقد بهت لطف میکنن😂😂😂
من:بیکلاس خاک به سر داریم میریم کره ، کره ای بحرف 😂😂
وجی:اَجیو نواوووووووو دایارنیییییییی(مثلا کره ای حرف میزنه دقت کردین به یکی میگین کره ای حرف بزن جوری حرف میزنه انگار دعوا داره اینم همونه😂😂😂😂)
من:اوکی زر نزن حالم بد شد )
سیلدا:تلافیه اونی بود که زدی تو پهلوم
من:اوکی مرسی از لطفتت
بعد مبینا زد تو سرم
مبینا:خواستم منم بهت لطف کرده باشم
نظر فراموش نشه
خب ما ستا دوست خیلی خیلی صمیمیم ،مبینا ،سیلدا و رویا
کوچولومون رویاس و خیلی بانمک و شرینه
خلاصه ما ایرانیم و به امید خدا قصد رفتن به کره رو داریم 🤲
و برناممون اینه که رفتیم اونجا داخل یکی از کمپاپیای وای جی و اس ام تست بدیم و منیجر بشیم
راستش خیلی کیف میده همه به حرفت گوش بدن 😋
زیاد مختونو نمیخورم فقط اینکه دعا میکتیم اون گروه پسر باشه🔥
از زبون #رویا
داشتم همینجوری فگر میکردم که به دست هواله ی گردنم شدو شَپَلَق نگاه مظلموممو به مبینا دادم که زدم
من:دلت میاد عبضی دیگه شبا برات دعا نمیکنم
مبینا:یه ساعته دارم صدات میکنم چمدونتو بردار بریم سوارهواپیما شیم
بعد یادم اومد که تو فرودگاهیم خودمو جمع کردمو دوئیدم پیش اون دوتا
سیلدا:هی بچه ها دیروز یه خبر دیدم میگن یه گروه پسر 12 نفره هست مال کمپانیه اس ام اسمشم..... اسو.... اسکو....
یکی زد تو پهلوش
من:بی سواد اکسو تو می خوای منیجر شی
سیلدا:حالا هرچی چهارتا چینی دارن هشتا کره ای
گوشیشو گرفتمو نگاه کردم چقد عشق بودن غرق عکس بودم که با سر رفتم تو شیشه
مبینا:اینم عاشقه بخدا
سیلدا:اگه تو منیجر شی اون گروه یا همش جا میمونه یا میرن تو درو دیوار
من:خیلیم دلشون بخواد اییییش
خلاصه بلخره سوار شدیم چون من مکنه شونم همیشه بهم لطف میکنن
یهو ارنج سیلدا اومد تو پهلوم
(وجدان:اره معلومه چقد بهت لطف میکنن😂😂😂
من:بیکلاس خاک به سر داریم میریم کره ، کره ای بحرف 😂😂
وجی:اَجیو نواوووووووو دایارنیییییییی(مثلا کره ای حرف میزنه دقت کردین به یکی میگین کره ای حرف بزن جوری حرف میزنه انگار دعوا داره اینم همونه😂😂😂😂)
من:اوکی زر نزن حالم بد شد )
سیلدا:تلافیه اونی بود که زدی تو پهلوم
من:اوکی مرسی از لطفتت
بعد مبینا زد تو سرم
مبینا:خواستم منم بهت لطف کرده باشم
نظر فراموش نشه
- ۹.۸k
- ۳۱ فروردین ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط