وقتی بچه بودم میگفتندهر

وقتی بچه بودم میگفتندهر
وقت توانستی
بندکفشهایت راببندی
بزرگ شده اے
امامن به فرزندم میگویم
هروقت کفشهایت را
به پابرهنه اےبخشیدی
آن وقت بزرگ شده اے
دیدگاه ها (۵)

جمعه شد اما نمیدانم که دلدارم کجاست!من خریدارش شدم زنبیل ِبا...

شده دلتنگ شوی، فاصله فرسنگ شودیاد شیرین کسی تیشه ی هرسنگ شود...

‌ پروردگارم.....همان گونه که چشم هایمان را از خواب بیدار کرد...

آخرین جمعه بهار هم از راه رسیدخوب یا بد داره تمام میشهالهی ت...

#𝐖𝐡𝐲_𝐡𝐢𝐦𝐏𝐚𝐫𝐭:𝟑𝟖روی تخت دراز کشیدم وبه سقف زل زدم.هروقت به کس...

هزارمین قول انگشتی را به یاد اور پارت ۶

P43ا.ت گیج بودم بلاخره پدر یونگی به خواستش می‌رسید مادرش ماد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط