حکایت من

حکایت من ...
 حکایت کسی است که عاشق دریا بود اما قایق نداشت،
دلباخته سفر بود اما همسفر نداشت،
حکایت کسی است که زجر کشید اما ضجه نزد،
زخم داشت ولی ننالید،گریه کرد اما اشک نریخت،حکایت من ...
 حکایت کسی است که پر از فریاد بود اما سکوت کرد تا همه صداها را بشنود
دیدگاه ها (۱)

ترکی #دلتنگی #خاص #جذاب

یک بوسه ز لبهای تو در خواب گرفتمگویی که گل از چشمه مهتاب گرف...

عالیجناب عشق😔👌🏼

《 ازدواج نافرجام 》⁦(⁠๑⁠˙⁠❥⁠˙⁠๑⁠)⁩ پارت 103 ⁦(⁠๑⁠˙⁠❥⁠˙⁠๑⁠)⁩چش...

ادامه پارت 101و لحظه ای توی سکوت سنگینی فرو رفت ...و صدای لر...

حسش میکرد ،با تمام وجود حسش میکرد ، هیچوقت چیزی راجبش نگفت ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط